پایگاه فرهنگی حلم
پایگاه فرهنگی حلم

پایگاه فرهنگی حلم

آرامش در کنار خانواده

بسم الله الرحمن الرحیم

ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قرة اعین و اجعلنا للمتقین اماماً» (فرقان، 74).

«قرة»، از واژه قرار است و منظور از قرةاعین، آرامش دیدگان می‌باشد. چشم انسان در چیزی که خوشایند اوست، آرام می‌گیرد. در این آیه، عبادالرحمن از خداوند درخواست می‌کنند که «همسران و فرزندان ما را مایه آرامش چشم ما قرار ده»

وقتی کسی رو دوس داری

وقتی کسی رو دوس داری ، حاضری جون فداش کنی 

 حاضری دنیا رو بدی ، فقط یه بار نیگاش کنی

رو همه چی خط بکشی ، حتی رو برگ زندگی

 فقط اونی که عشقته ، عاشقی رو بلد باشه 

 قید تموم دنیا رو، به خاطر اون می زنی

خیلی چیزا رو می شکنی ، تا دل اونو نشکنی

حاضری قلب تو باشه ، پیش چشای اون گرو

فقط خدانکرده اون،  یه وقت بهت نگه برو

حاضری هرچی دوست نداشت ، به خاطرش رها کنی 

 حسابتو حسابی از، مردم شهر جدا کنی

 وقتی بشینه به دلت ، از همه دنیا می گذری 

 تولد دوبارته ، اسمشو وقتی می بری

حاضری جونتو بدی ، یه خار توی دساش نره 

 حتی یه ذره گرد و خاک،  تو معبد چشاش نره

حاضری مسخرت کنن، تمام آدمای شهر

 اما نبینی اون باهات، کرده واسه یه لحظه قهر 

  برای سلامتی همه زنان و مردان، همه خانواده هایی که خوبند و ....یه صلوات

در ارتباط با خودتون و دیگران

در ارتباط با خودمون و دیگران ما همیشه تو این پنج تا حالت گرفتاریم: خوب یا خوبتر یا خوبترین یا بد یا بدتر یا بدترین.

مهم اینه که چه میکنیم . آیا خوبش یا بهترینش رو درمیارید . یا میگردید بدترینش رو در میارید. روزی که شما در ارتباط با خودتون یا همسرتون یا دیگران بد یا بدترین رو در میارید خبر بد براتون دارم پنج سال بعد دیگه تحمل خودتون و او براتون غیر ممکنه. در حالی که اگر شما در خصوص ارتباط با بچه ها و همسرتون به سمت خوب و بهتر خودتون و او برید بعد از یه مدتی از او یه آدم بهتری ساختید . علتش هم این است که او خوبش یا بهترینش شما رو میبره سر جای واقعیش و به تدریج اون چیزی که بد و بدتره بیرون رفته و جاش حتی خود واقعیش رفته جای خود واقعیش قرار گرفته. یعنی من پنج سال بعد یک کس بهتری شدم.

بعضی متخصص این هستند که هر کی رو بدن دستشون. شش ماه هشت ماه بعد از کار میندازنش فلجش میکنند بعد میگند این چرا اینجوری شد . در حالی که مهمترین مساله این هست که آیا شما از یک کسی بهترین و برترین رو در میارین؟یا کمکش میکنید که در بیاد و خودتون چنینید یا نه؟

با همدیگر چگونه ایم؟

من و شما در دنیایی هستیم که وقتی به این دنیا می آیم باید با آدما رابطه داشته باشیم. دو جور رابطه داریم. یکی رابطه مبتنی بر همدلی و همکاری، دوستی و محبت است . و یکی رابطه مبتنی بر رقابت و ستیز. و به همین جهت است که شما باز نگاه کنید چگونه زندگی می کنید.

مساله این است که انسان و همسر شما برای شما باید هدف باشه ،  نه وسیله. متاسفانه ما در دوره ای زندگی میکنیم که بسیاری از ما وقتی که به این دنیا میایم متوجه میشیم که ما وسیله بودیم. یعنی یه بهانه بودیم. من رو مادرم آورده برای اینکه خاله ام یا عمه ام توصیه کرده. به خاطر منه که مادرم با پدرم مونده.

انسان کالا و شی نیست

ما متاسفانه مانند بسیاری از مردم دنیا به دلیل برخورد غلطی که همیشه با ما شده و می شه متاسفانه معتقدیم که انسان کالا و شی است. بنابراین یادتون باشه ما شی نیستیم. بنابراین ناراحت نشید یک چروک پیدا شده. یا مثلا یه موی سپید یا یه چیز دیگه یا مثلا یه دفعه سنتون میره سی یا چهل. یعنی این از اون گرفتاریهای عجیب و غریبه. شما روزی با این مسایل و موضوعات یا نگاه برخورد میکنید که شی و کالایید. یه کالای مثلا شکسته . یه کالای مصرف شده.

بنابراین از این نگاه در بیایید که شما شی اید و اگر خودتون رو شی و کالا نمیدونید به دیگری هم به عنوان شی و کالا نگاه نکنید.

مردم دنیا از نظر روانی سه نوع اند:

یه عده طلبکارن یه عده بدهکار . یه تعدادی هم به مرحله خودکفایی رسیده اند.

من و شما قراره روی پای خودمون ایستاده باشیم. حالا که من رو پای خودم ایستادم اونم رو پای خودش ایستاده بهترین نوع زندگی اینه که دست در دست هم وقتی که هر دو رو پای خودمون ایستادیم حرکت کنیم .

من و شما سه تا وظیفه برای خودمون داریم:

1.       اداره کردن خودمون .(مدیریت برای رسیدن به هدف هامون)

2.       کنترل کردن خودمون . ( فکرها، حرفها، رفتارها، احساسات و عواطف)

3.       انضباط و discipline

کسی نه قرار است ما رو کنترل کنه˛ نه قراره ما رو اداره کنه و نه قراره ما رو به انظباط  بکشونه.شما باید خودتون این کارو بکنید و همسرتون رو کمک کنید که این کار رو بکنه.

مساله شناخت خودمون و شناخت اوست.

وقتی که انسان و خودمون رو نمیشناسیم بسیار طبیعی است که طرف مقابلمون رو هم نمی شناسیم. من میتونم شما رو به اندازه ای که خودم رو میشناسم بشناسم . و چون خودم رو خیلی کم می شناسم ، شما رو هم نمیشناسم.

چرا این کارو میکنم چرا این کارو نمیکنم. مخصوصا چرا این کارو میکنم اون زمانی که نباید بکنم و چرا این کارو نمیکنم اون زمانی که باید بکنم. و دوم شرایط حالات خودم و احساسات خودم. چرا این حال رو دارم چرا غمگین شدم چرا عصبانی شدم. چرا؟

انسان با هیچ چیزی به خوبی احتیاج و نیاز تعریف نمیشه. یعنی اگر شما بخوایید انسانی رو تعریف کنید ، فقط کافی است که درباره احتیاج و نیاز او بدونید.