یک کتابِ خوبِ فراموششده؛ تا جایی که ناشر هم انگیزهای برای توزیع و تجدید چاپش ندارد. سهگانهی «پیامبری» نوشتهی آقای جلالالدین فارسی. با خواندن مجموعهی سهجلدی «پیامبری» با یک تیر، سه هدف مهم زدهاید؛ هم یک دوره تاریخ صدر اسلام را مرور کردهاید، هم با ترجمه و مفاهیم آیات قرآن کریم و شأن نزول آیات آشنا شدهاید و هم مروری بر زندگی و سیرهی پیامبر گرامی اسلام از تولد تا رحلت ایشان داشتهاید.
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار مردم قم در سخنانشان به تشریج جایگاه مسأله بصیرت و تأثیر آن در ایمان پرداختند.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR با
توجه به این جمله رهبر انقلاب که «اگر بصیرت نباشد ایمان ممکن است انسان را
به بیراهه بکشاند»، کلیپ صوتی «ایمانِ خطرناک» را تهیه و منتشر کرد.
تقدیم به تمام زنان و دختران میهنم
ایران اسلامی
خواهرم حجاب افتخار توست میراثی گرانقدر است سپرده بر دست های مبارکت
حجاب تلالو شبنم بر چهره ی زیبای گل است
حجاب فریاد جرس تقواست
حجاب ترنم ایمان بر لبان گویای بی زبانی است
حجاب تضمینی برای تداوم خط زیبای شرافت است
حجاب زمزمه ی بلند گوهر پاکی است
حجاب بوته ی خوشبوی گل عفاف است
حجاب سپری است قوی در برابر شمشیرهای تهاجم فرهنگی
حجاب تحمیل محرومیت بر مستعمره های شیطان نشین است
حجاب تجلیگاه خلوص و جلوه گاه اراده ی زن مصمم و مسلمان است
حجاب سند اطاعت از فرمانده هستی است
حجاب زنجیری گران بر رستهای دیو گناه است
حجاب نشان وقار علامت افتخار و بیانگر نیکی کردار است
حجاب نماییه ای از مصونیت در برابر آفات اجتماعی و کینه های پلیدان است
حجاب منشور والای آگاهی است
حجاب گام های بلند انسان در کوچه های معانی است
خواهرم سند زیبنده ی افتخار بر قامت موزون اندیشه و عملت همواره پایدار باد
هفت نکته مهم اخلاق در هفت حکایت کوتاه
تکیه و تأکید بر ماجراهای توأم با جنایت و خیانت و بازگویی آن ها در مجالس و نشست های خانوادگی و فامیلی، به نوعی اشاعه مفاسد و منکرات تلقی شده و موجب فرو ریختن قباحت زشتی ها و پستی ها در ذهن زندگی ما خواهد شد..
1- ببخشید تا آرام باشید
انتقام، اگر چه آرام کننده است! امّا اولاً ناپایدار است، ثانیاً آرامش کاذب ایجاد می کند، رابعاً کار انسان های ضعیف است،خامسا به خدا واگذار نمی شود. بهتر است بخشنده باشی. امّا اگر خواستی انتقام بگیری به خدا واگذار کن به یک نمونه تاریخی توجه کنید:
نقل شده، مرحوم شاه آبادی (ره) گاهی به کسانی که به او بی احترامی و یا توهین می کردند به آرامی پاسخ می داد و در واقع توهین آن ها را با توهین پاسخ می داد. البته بدون اینکه طرف مقابل صدای آن مرحوم را بشنود. فرزند مرحوم شاه آبادی علت را از پدر پرسید که شما با این مقام معنوی چرا چنین می کنی؟ گفت: پسرم من از روزی که انتقام خدا را با چشم خود دیدم، بنا را گذاشتم که چنین کنم. ماجرا از این قرار بود که روزی به حمّام (عمومی) رفته بودم. وارد خزینه شدم. آب سرریز شد و کمی به سر روی یکی از افسران پهلوی (شاه ایران) پاشیده شد. وی به شدت بر افروخته و به من توهین کرد. من که در جمع حاضران نخواستم و شاید نتوانستم پاسخ او را بدهم. به آرامی گفتم واگذارت می کنم به خدا. از حمّام بیرون شدم و به منزل آمدم. ساعتی بعد فردی به منزل ما مراجعه کرد و درخواست کرد که به درب حمام بروم. علت را پرسیدم. گفت خود خواهی دید. آن افسر را دیدم که به هنگام بالا آمدن از پله های حمام نقش بر زمین شده و زبانش بند آمده! گویی لال از مادر زاده شده! با ایما و اشاره از من طلب عفو می کرد. دعا کردم و از خدا خواستم او را ببخشد. تا دعای من خاتمه یافت. زبان در کام او به حرکت درآمد و به دست و پای من افتاد. از آن روز وقتی کسی توهینی و یا اساعه ادبی به من می کند، دیگر او را به خدا واگذار نمی کنم. خودم به آرامی پاسخش را می دهم تا خدا انتقام نگیرد که منتقم بزرگی است.
2- پرهیز از بازگویی بدی ها و خیانت ها
تکیه و تأکید بر ماجراهای توأم با جنایت و خیانت و بازگویی آن ها در مجالس و نشست های خانوادگی و فامیلی، به نوعی اشاعه مفاسد و منکرات تلقی شده و موجب فرو ریختن قباحت زشتی ها و پستی ها در ذهن زندگی ما خواهد شد. بیان خوبی ها و زیبایی های اخلاقی، علاوه بر آرامش گوینده موجب شادابی و نشاط و پراکندن مهر و دوستی در بین مخاطبان خواهد شد. حکایتی را با هم مرور می کنیم: روزگاری، عالم و عارفی سوار بر مرکب گرانبهایی از بیابانی عبور می کرد فردی را دید نالان. علت را پرسید، گفت من علیلم، توان راه رفتن ندارم. گرسنه ام نای ایستادن ندارم. راه را گم کرده ام. درمانده ام. راکب، از اسب فرو افتاد و راه مانده را سوار بر اسب کرد تا با خود به شهر مشایعت کند، فرد نالان، یک باره مهار اسب را به دست گرفت از آنجا دور شد. و قرار بر فرار گذاشت، راکب که دارایی خود را از دست داده می دید. با فریاد گفت: ای مرد جوان لحظه ای بایست و اسب و هر آنچه در خورجین آن است از آن تو باد گفت: چه می گویی؟ عالم گفت: این ماجرا را هرگز در جایی نقل نکن. چرا؟ چون؛ دیگر هیچ سواره ای به پیاده ای و هیچ فرد سالم و توانایی به ناتوانی کمک نخواهد کرد. جوان، از اسب پیاده شد و گفت درس بزرگی که امروز از تو آموختم، از همه ثروت هایی که می خواستم بدست آورم با ارزش تر است. تو به واقع عالم و عارف بزرگی هستی.
بیشتر مجالس و نشست های خانوادگی با گفتگوهایی همراه است که برای ایجاد تغییر در دیگران انجام می شود. همه می خواهند دیگری تغییر کند. کسی به تغییر خود نمی اندیشد. شوهر برای تغییر فکر و عمل همسرش تلاش می کند و زن نیز برای متحول ساختن شوهر خود تلاش می کند و این دو برای تربیت و تزکیه فرزندان و... امّا بهترین راه تغییر دیگران، ایجاد تغییر و تحول در افکار و رفتار خود می باشد
3- کلّه ای که پر کاه باشد ظلم می کند، نه کلّه آدمیزاد
روزی رهگذری از باغ بزرگی عبور می کرد، مترسکی را دید که در میانه باغ ایستاده و کلاهی بر سر نهاده و مانع نشستن پرندگان بر ثمرات باغ است. رهگذر گفت: تو در این بیابان دلتنگ نمی شوی؟ مترسک گفت: نه، چطور؟ روزگار برایت تکراری نیست؟ چه چیزی تو را خوشحال می کند؟ مترسک گفت: راست می گویی من هم گاهی از اینکه دیگران را بترسانم و آزارشان بدهم هیجان زده می شوم و خوشحال. مترسک گفت: نه تو نمی توانی ظلم کنی و یا از آزار دیگران خوشحال بشوی. رهگذر علت را پرسید مترسک گفت: کلّه من پر کاه است و کلّه تو پر مغز آدمی. برترین مخلوق عالم، مغز و ظرف ذهن توست. تو نمی توانی مثل من باشی. مگر اینکه کله ات پر کاه باشد.
4- شاید سگ از من شریفتر باشد
روایت شده که در وادی طور به موسی (علیه السلام) (از جانب خداوند) ندا رسید که موسی، برو و پست ترین مخلوق مرا بیاور حضرت موسی (علیه السلام) رفت و سگی را یافت و قلاده ای را بر گردن او بست و با خود می آورد در بین راه با خود گفت نکند این سگ از من شریف تر باشد؟! قلاده را باز کرد و سگ را رها کرد. به جانب طور روان شد. ندا رسید که: موسی به عزت و جلالم سوگند اگر سگ را با خود می آوردی نور نبوت را از وجودت خارج می ساختم.
بنابراین،برای رشد و بالندگی و در هم شکستن دشمن درون و فرو ریختن غرور و خود بزرگ بینی نباید دیگران را از خود پست تر و پایین تر تلقی کرد. روایت مذکور هشداری است به ما که مبادا به مقام و مدرک و ثروت و زیبایی خود بنازیم و ببالیم. و در برابر آنان که به ظاهر از ما پایین ترند، فخر فروشی کنیم. فراموش نکنیم که تواضع از مهم ترین پیش نیازهای خودسازی و تزهیب نفس است.
5- سفال ماندنی، بهتر از کلامی نماندنی
نقل شده نادرشاه افشار، به سید هاشم خار کن (که از علمای بزرگ نجف بود) گفت: من تعجب می کنم که چرا این همه ثروت و شوکت و شهرت و لذت را واگذاشته و به عبادت و نیایش و خارکنی و ریاضت پرداخته ای؟ به راستی چرا از لذت روی برگرفته ای و به ریاضت روی آورده ای سید هاشم خار کن گفت: من هم تعجب می کنم که چگونه و چرا تو از آن همه لذت های عالی و ماندگار اخروی بریده و به لذت های فانی دینوی مانع لذت های عالی دینوی می شود. به راستی اگر دنیا طلای فانی باشد که نیست و اگر آخرت سفال باقی باشد (بلکه طلای باقی است) بهتر نیست سفال باقی را به طلای فانی ترجیح دهی؟ در حالیکه آخرت طلای باقی و دنیا سفال فانی است.
برای رشد و بالندگی و درهم شکستن دشمن درون و فرو ریختن غرور و خود بزرگ بینی نباید دیگران را از خود پست تر و پایین تر تلقی کرد. روایت مذکور هشداری است به ماه که مبادا به مقام و مدرک و ثروت و زیبایی خود بنازیم و ببالیم. و در برابر آنان که به ظاهر از ما پایین ترند، فخر فروشی کنیم. فراموش نکنیم که تواضع از مهم ترین پیش نیازهای خودسازی و تزهیب نفس است
6- بهترین تلاش، تلاش برای تغییر خود و نه دیگران است
بیشتر مجالس و نشست های خانوادگی با گفتگوهایی همراه است که برای ایجاد تغییر در دیگران انجام می شود. همه می خواهند دیگری تغییر کند. کسی به تغییر خود نمی اندیشد. شوهر برای تغییر فکر و عمل همسرش تلاش می کند و زن نیز برای متحول ساختن شوهر خود تلاش می کند و این دو برای تربیت و تزکیه فرزندان و... امّا بهترین راه تغییر دیگران، ایجاد تغییر و تحول در افکار و رفتار خود می باشد.
چه خوب وصیتی بوده این وصیت:
دانشمندی وصیت کرده که بر روی سنگ قبرش این جملات را بنویسند: کودک که بودم می خواستم دنیا را تغییر بدهم، وقتی بزرگ تر شدم، دیدم دنیا خیلی بزرگ است. بهتر است کشورم را تغییر بدهم: در میانسالی تصمیم گرفتم شهرم را تغییر بدهم. آن را هم بزرگ یافتم. در سالخوردگی تصمیم گرفتم خانواده ام را تغییر بدهم. اینک در آستانه مرگ فهمیدم که باید از روز اول به فکر تغییر خود می افتادم آنگاه شاید می توانستم دیگران و بلکه دنیا را تغییر دهم...
7- نقش ما، در دین گریزی دیگران
نقل شده است که شیخ محمد بافقی یزدی، مدتی بسیار می گریست. شاگردانش پرسیدند: استاد مدتی است زیاد متأثر و گریانید، چرا؟ گفت: گریه ام برای دین است که این همه در دنیا غیرمسلمان و بی دین درست کرده ایم؟! پرسیدند: چه ربطی دارد؟ شما چه نقشی در بی دینی دیگران داشته اید؟ گفت: عملکرد ناشایست و رفتار ناصحیح و گفتار نامطلوب ما باعث شده این همه غیر مسلمان به اسلام روی نیاورده و در راه نادرست خود گام بردارند، اگر ما شیعیان حضرت علی (علیه السلام) به راستی به آموزه های دینی خود عمل می کردیم. یک غیرمسلمان در دنیا باقی نمی ماند. همه مسلمان می شدند. چرا که انسان ها بر اساس فطرت خود، عشق، محبت، صحبت، عدالت، ظلم ستیزی، صداقت و معنویت که در اسلام وجود دارد را می ستایند. اگر ما به اسلام عمل می کردیم همه مسلمان می شدند.
قال الامام علی - علیه السّلام - : الاخلاصُ مِلاکُ العِبادَةِ.
امام علی - علیه السّلام - فرمود: اخلاص، ملاک و معیار عبادت است.«غررالحکم، ح 859»
کلیپ صوتی توصیه اخلاقی امام روح الله
تهیه شده در واحد مانیتورینگ مستضعفین MOSTAZAFIN.TV
وقت های مناسب برای دعا
1- بین طلوع فجر (اول اذان صبح) تا در آمدن خورشید
2- سحرگاهان هرروز
3- شب های جمعه
4- بعد از نماز های واجب
5- هنگام باریدن باران
امیرالمومنین(ع) فرمودند:«دعا را بر چهار جا غنیمت بشمارید:
1- هنگام قرائت قرآن
2- موقع اذان
3- وقت آمدن باران
4- هنگام برخورد دو لشکر برای شهادت»
آداب ختم دعاها، نمازها
ختم به معنی پایان هر چیزی می باشدو چون در این مورد ختم دعاها یا اذکار ویا نماز مورد توجه ما می باشد واجب است برای این ختم ها به نکات زیر توجه شود:
1- البته قصد قربت کند یعنی عمل باید برای رضای حضرت احدیت باشد.
2- قبل از انجام ختم از گناهان خود توبه نماید.
3- با وضو و در صورت امکان با غسل باشید.
4- با یقین و از روی اعتماد کامل ختم را انجام دهیدو هیچ گونه شکی به خود راه ندهد.
5- سعی کنید رو به قبله باشید.
6- ختم را بعد از دو رکعت نماز حاجت یا بعد از نماز واجب بردارید.
7- حاجت خود را از خداوند بخواهید.
8- تقوا را پیشه کنید.
9- اگر قادر هستید قبل از ختم صدقه را فراموش نکنید.
10- در محلی خلوت و به دور از هیاهو ختم را بردارید.
11- در هنگام ختم فقط به خداوند فکر کنید.
12- اول و آخر ختم و نیز در هنگام ختم به شرطی که دستور ختم به هم نخورد صلوات بفرست و در خاتمه یک بار«لاحول و ولاقوه الا بالله العلی العظیم»بگویید.
13- برای انجام هر ختم واجب است ترک واجبی یا ضایع شدن حقی نگردد و زن وشوهر و فرزندان از پدر و مادر اجازه بگیرد تا آنها هم در این ختم شریک شوند و از ثواب آن بهره گیرند.
14- از خداوند طلب بخشش کنید که ان شاءالله خداوند به بندگان خود توجه دارد.
قبل از دعا استغفار کنید
استغفار: حضرت رسول اکرم(ص) فرموده اند:
کسی که زیاد استغفار کند خداوند برای او در هر اندوه و غمی گشایش فراهم می آورد و از هر تنگنا راه خروجی به رویش می گشاید و از هر راهی که امید ندارد به وی روزی رساند.(سفینه ابحار)
توبه: حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید:
امتم را به چهار چیز سفارش می کنم اینکه توبه کنندگان را دوست داشته باشند دوم اینکه به ضعیف رحم کنند سوم اینکه به نیکوکار کمک کنند، چهارم اینکه برای گناهکاران طلب استغفار نمایند.
توبه کنندگان حبیب خداوند هستند
در سوره مبارکه بقره خداوند می فرماید: من توبه کنندگان و
پاکیزگان را دوست دارم و آن ها دوستان من هستند.
پاکی دل
یکی از شرایط استجابت دعا پاکی دل است و اگر دل آلود باشد هرگز دعا مستجاب نمی شود پس آلودگی دل را با توبه کردن پاک و منزه کنیم.
توبه، گذشته ها را جبران می کند
حضرت رسول اکرم می فرماید: توبه کارهای گذشته را جبران می کند پس با خلوص نیت توبه کنیم تا خداوند صدای ما را بشنود.
چگونه دعا کنیم؟
1- وضو بگیریم و با نیت دعا رو به قبله بنشینیم.
2- به گناهان گذشته اعتراف کنیم.
3- از نعمت های خداوند شاکر باشیم.
4- بر محمد و آل محمد(ص) صلوات بفرستیم.
5- حاجت خود را به زبان آورید.
6- ناامید از خداوند متعال نباشیم.
ذکر کثیر برای اجابت دعا
زمانی که بنده پروردگارش را هر روز صد بار یاد کند.«الله اکبر»یا «سبحان الله»را سی بار بگوید خداوند دعایش را اجابت نماید.
دعای پیش از دعا کردن جهت استجابت دعا
حضرت علی (ع) می فرماید: مسلمانی که دوست دارد دعایش مستجاب شود پیش از دعایش این دعا را بخواند:
ماشاالله توجها الی الله، ماشاالله تبعدالله، ماشاالله تلطفالله، ماشاالله تذللالله، ماشاالله استضا را بالله، ماشاالله استکانه لله،ماشاالله تضرعا الی الله، ماشاالله استعانه بالله، ماشاالله استغاثه بالله، ماشاالله لاحول ولاقوه الا بالله العلی العظیم
و سپس 8 نام از نام های خداوند را به زبان آورید:
یا دائم، یا حی، یاوتر، یا احد، یا قوی، یا قدیم، یا قادر، یا ارحم الراحمین.
دعای بعد از دعا کردن
حضرت امام سجاد(ع) می فرمایند:
بعد از اینکه دعای شما به اتمام رسید این دعا را بخوانیدتا خداوند در استجابت شماتوجه بیشتری کند.
الهی بحق یاسین والقرآن الحکیم وبحق طه و القرآن العظیم یا من بقدر علی حوائج السائلین یا من یعلم ما فی الضمیر یا منفسا عن المکروبین یا مفرجا عن المغمومین یا راحم الشیخ الکبیر یا رزاق الطفل الصغیر یا من لا یحتاج الی التفسیر صل علی محمد و آل محمد وافعل بی کذا و کذا.ب
به جای کذا و کذا: حاجت خود را به زبان آورید انشاءالله مورد توجه خداوند قرار خواهد گرفت.
امام صادق (ع) می فرمایند:
«اذا دعوت فاقبل بقلبک فظن حاجتک بالباب»وقتی که دعا کردی با اقبال قلب و توجه دعا کن و حاجت خود را در جلوی درب بدان.